Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5941 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ordering costs
U
هزینههای مربوط به سفارش کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ordering costs
U
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
selling costs
U
هزینههای فروش کالا
handling charges
U
هزینههای جابجایی کالا
order for goods
U
سفارش کالا
order time
U
زمان سفارش کالا
to countermand goods
U
سفارش کالا را پس گرفتن
order
U
سفارش دادن کالا یا جنس
the goods are on order
U
کالا را سفارش داده ایم
batch costing
U
تعیین قیمت سفارش کالا
mail order
U
سفارش کالا بوسیله پست
indent upon a person for goods
U
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
procurement lead time
U
زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
tangible costs
U
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
differential cost analysis
U
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses
U
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
economic order quantity
U
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
U
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store
U
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone
U
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
U
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner
U
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
U
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
c & f
U
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
aggregate expenditures
U
هزینههای کل
increasing cost
U
هزینههای صعودی
competition cost
U
هزینههای رقابتی
joint costs
U
هزینههای مشترک
national expenditures
U
هزینههای ملی
transaction costs
U
هزینههای معاملاتی
material costs
U
هزینههای مواد
increasing cost
U
هزینههای فزاینده
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی
government expenditures
U
هزینههای دولت
comparative costs
U
هزینههای نسبی
freight charges
U
هزینههای حمل
implicit costs
U
هزینههای ضمنی
implicit costs
U
هزینههای نامرئی
real costs
U
هزینههای واقعی
incidental expenses
U
هزینههای واقعی
capital expenditures
U
هزینههای سرمایهای
fixed costs
U
هزینههای سرمایهای
selling costs
U
هزینههای فروش
deferred charges
U
هزینههای انتقالی
pilot charges
U
هزینههای راهنما
overhead costs
U
هزینههای بالاسری
design costs
U
هزینههای طراحی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
overhead costs
U
هزینههای حاشیهای
overhead costs
U
هزینههای عمومی
prime costs
U
هزینههای اولیه
dock dues
U
هزینههای لنگرگاه
preliminary expenses
U
هزینههای ابتدائی
overheads
U
هزینههای بالاسری
operational costs
U
هزینههای عملیاتی
fixed costs
U
هزینههای ثابت
financial expenses
U
هزینههای مالی
on costs
U
هزینههای غیرمستقیم
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
supplementary costs
U
هزینههای مکمل
sunk cost
U
هزینههای اضافی
consumption expenditures
U
هزینههای مصرفی
storage costs
U
هزینههای انبارداری
preliminary expenses
U
هزینههای مقدماتی
standard costs
U
هزینههای نرمال
standard costs
U
هزینههای استاندارد
spillover costs
U
هزینههای خارجی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
capital expenditure
U
هزینههای سرمایهای
anchor dues
U
هزینههای لنگر
overheads
U
هزینههای عمومی
bank charges
U
هزینههای بانکی
building costs
U
هزینههای ساختمان
bank charge
U
هزینههای بانکی
capital charges
U
هزینههای سرمایه
unliquidated obligation
U
هزینههای پرداخت نشده
avoidable costs
U
هزینههای قابل اجتناب
surcharges
U
درصد هزینههای اضافی
loading participation in profits
U
هزینههای مشارکت در سود
constant cost industry
U
صنعت هزینههای ثابت
outlays
U
هزینههای سرمایهای مخارج
opportunity cost
U
هزینههای کالای تولیدی
taxation of costs
U
ارزیابی هزینههای دعوی
stevedoring charges
U
هزینههای بارگیری وباراندازی
surcharge
U
درصد هزینههای اضافی
cost category
U
هزینههای انجام شده
recurring costs
U
هزینههای تکرار شونده
increasing cost industry
U
صنایع با هزینههای افزایشی
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
analysis
U
یات هزینههای محصول جدید
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
unforeseen expenses
U
هزینههای پیش بینی نشده
secondary costs
U
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
cost analysis
U
تجزیه تحلیل هزینههای کار
contango
U
هزینههای دیرکرد خرید سهم
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
average cost
U
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
fixed costs
U
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
discounted cash flow
U
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
dock charges
U
هزینههای حوض dock-dues : syn
indents
U
سفارش
indent
U
سفارش
enjoinment
U
سفارش
indenting
U
سفارش
reference
U
سفارش
order
U
سفارش
correlation
U
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
order
U
سفارش دادن
engaged
U
سفارش شده
order
U
دستور سفارش
ordering
U
سفارش دهی
conditional order
U
سفارش مشروط
blanket order
U
سفارش کلی
trial order
U
سفارش ازمایشی
purchase order
U
سفارش خرید
enjoins
U
سفارش کردن به
acknowledgement of order
U
تصدیق سفارش
enjoining
U
سفارش کردن به
enjoined
U
سفارش کردن به
enjoin
U
سفارش کردن به
outwork
U
سفارش به بیرون
place an order
U
سفارش دادن
order format
U
قالب سفارش
acknowledgement of order
تایید سفارش
back order
U
سفارش معوق
indents
U
سفارش دادن
indent
U
سفارش دادن
letter of recommendation
U
سفارش نامه
indenting
U
سفارش دادن
modification order
U
سفارش اصلاحی
commendation
U
سفارش تقدیر
send away for
U
سفارش دادن
call the shots
<idiom>
U
سفارش دادن
economic order quantity
U
حد مطلوب سفارش
Put in a good word for me.
U
سفارش من رابکن
asking and ordering
U
درخواست و سفارش
I asked for ...
من سفارش ... را دادم.
factory order
U
سفارش ساخت
processing of the order
U
انجام سفارش
contingent fund
U
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies
U
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
docl pass
U
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
lead time
U
زمان انجام سفارش
bespeak
U
ازپیش سفارش دادن
reorder point
U
نقطه سفارش مجدد
order
U
دستور دادن سفارش
re order
U
سفارش دوم باره
dispatch order
U
سفارش حمل سریع
reorder level
U
سطح سفارش مجدد
outwork
U
سفارش به خارج از شرکت
reorder interval
U
زمان بین دو سفارش
reorder cost
U
هزینه سفارش مجدد
reorder
U
دوباره سفارش دادن
order
[placed with somebody]
U
سفارش
[ازطرف کسی]
order processing time
U
مدت انجام سفارش
order processing time
U
زمان انجام سفارش
open indent
U
سفارش خرید باز
engage
U
از پیش سفارش دادن
to book something
U
چیزی را سفارش دادن
To place an order for some goods.
U
کالائی را سفارش دادن
indent
U
سفارش درخواست کردن
custom-made
U
سفارش داده شده
custom made
U
سفارش داده شده
indent
U
سفارش رسیده از خارج
indents
U
سفارش رسیده از خارج
indents
U
سفارش درخواست کردن
ordered
U
سفارش داده شده
indenting
U
سفارش درخواست کردن
indenting
U
سفارش رسیده از خارج
engages
U
از پیش سفارش دادن
deferred expense
U
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
Recent search history
Forum search
1
This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1
سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمیگردد یا فقط به piping
2
تعریف فونتیک چیست؟
1
معنی کنید: Residential Demand Side Management
1
life cycle ceremonies
1
It's not business to you
1
afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2
شما اهل کجا هستید
1
moves up the range
1
offshoring
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com